چیستی تاریخچیستی تاریخ، عبارت است از اینکه چیزی را در گستره زمان مورد مطالعه قرار دهیم. ۱ - معنای تاریخ«تاریخ» به صورت اشتراک لفظی در دو معنای متفاوت کاربرد دارد. هنگامی که لفظ تاریخ استعمال میشود، ممکن است منظور گوینده، دانش تاریخ باشد که نام یک علم است و یا حوادث و وقایع انسانی در گذشته باشد که موضوع علم تاریخ است. متفکران زیادی متوجه این اشتراک لفظی و لزوم تفکیک آن هنگام بحث از تعاریف و مفاهیم تاریخ بوده و آن را بیان داشتهاند. ۲ - قول شریعتیمرحوم دکتر" شریعتی" در این زمینه مینویسد: «در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی و عربی و هم در همین لفظ در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانیاش. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم مختلف تحت یک کلمه به کار میرود. میدانیم که یک «علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلاً زمین، آسمان، عناصر و روان، موضوعهای علم است و زمینشناسی، هیات، شیمی، جامعهشناسی و روانشناسی، «خود علم». کلمهی طب داریم که نام علم است و موضوعش بدن انسان و بیماریهای بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام «بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی «موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان میشود». [۱]
شریعتی، علی، انسان، مجموعه آثار ۲۴، تهران، الهام، چاپ اول، ص۲۵۱.
۳ - قول استنفورد درباره تاریخ"مایکل استنفورد" هم این دو مطلب را از هم تفکیک میکند و تذکر میدهد که «موضوع تاریخ» از آگاهی داشتن به آن متفاوت است، اما دانش تاریخ را «خاطره تاریخی» مینامد و انواع آن را بیان میکند. وی در این باره مینویسد: «در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بلکه چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق میافتد (موضوع تاریخ) و هم تصویری که از آن در ذهن میسازیم (دانش تاریخ). ۳.۱ - انواع تاریختاریخِ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعهای باشد از رویدادها یا موقعیتهای عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابلِ تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین. تاریخِ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و باز فهم آن رویدادهای و بالاخره تاثیر آنها بر شیوهی برخورد ما با رویدادها و موقعیتهای کنونی. با مسامحه، همهی این موارد را میتوان قلمرو خاطره نامند.». [۲]
استنفورد، مایکل، درآمدی بر فلسفه تاریخ، احمد گل محمدی، تهران، نی، چاپ اول، ص۴۲۱.
۴ - تقسیمبندی استاد مطهری از تاریخ۱- تاریخ نقلی: تاریخ نقلی، علم به وقایع و حوادث و اوضاع و احوال انسانها در گذشته است، در مقابل اوضاع و احوالی که در زمان حال وجود دارد. تاریخ نقلی، اولاً، جزئی است؛ یعنی علم به یک سلسله امور شخصی و فردی است، نه علم به کلیات و یک سلسله قواعد، ضوابط و روابط؛ ثانیاً، یک علم نقلی است، نه عقلی؛ ثالثاً، علم به بودنهاست، نه علم به شدنها؛ و رابعاً، به گذشته تعلق دارد نه به زمان حاضر. ۲- تعریف و ویژگیهای تاریخ علمی: تاریخ علمی، علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگیهای گذشته است که از مطالعه و بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست میآید. تاریخ علمی مانند نقلی به گذشته تعلق دارد، نه به حال؛ و علم به بودنهاست نه علم به شدنها؛ اما، کلی است نه جزئی، عقلی است، نه نقلیِ محض. ۳- تعریف و ویژگیهای فلسفه تاریخ: فلسفهی تاریخ، علم به تحوّلات و تطوّرات جامعهها از مرحلهای به مرحلهی دیگر و شناخت قوانین حاکم بر آن تطوّرات و تحوّلات است. ۵ - فلسفه تاریخفلسفه تاریخ مانند تاریخ علمی، کلی است نه جزئی؛ و عقلی است، نه نقلی؛ اما برخلاف تاریخ علمی، علم به «شدنِ» جامعههاست، نه علم به «بودن» آنها و نیز برخلاف تاریخ علمی، مقوّم تاریخی بودن فلسفهی تاریخ، این نیست که به زمان گذشته تعلق دارد، بلکه این است که علم به جریانی است که از گذشته آغاز شده و ادامه دارد و تا آینده کشیده میشود. زمان «ظرف» اینگونه مسائل نیست، بلکه بعدی از ابعاد آنهاست. ۶ - تقسیمبندی شلینگ از تاریخ"شلینگ" معتقد است که تاریخ را از سه دیدگاه میتوان مورد مطالعه و بررسی قرار داد: ۱. دیدگاه منطبق با واقع، ۲. دیدگاه منطبق با ایده، ۳. تلفیقی از این دو دیدگاه. ۶.۱ - ثمره دیدگاههادیدگاه اول به واقعیتهای عینی توجه دارد؛ دیدگاه دوم به فاعل شناخت، سوژه و ذهن توجه دارد؛ و دیدگاه برتر، از وحدت و ترکیب این دو دیدگاه است. پس دیدگاه رئال یا واقع بر حوادث و وقایع به عنوان متعلّق اعیان توجه دارد و دیدگاه ایدهآل بر فاعل شناخت و بر ارزیابی «سوبژکتیو» و ذهنی حوادث نظر دارد؛ امام هنگامی که تاریخنگاری به کمال میرسد، این دو دیدگاه با هم به کار گرفته میشوند. شلینگ تلفیق این دو با هم را «هنر تاریخ» میداند. [۴]
فصلنامه حوزه و دانشگاه، سال یازدهم، بهار ۱۳۸۴.
۷ - پانویس
۸ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «چیستی تاریخ»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۰/۱۶. |